حتي گوشه اي از امتداد نگاهت را
به بي دوام ترين عبور رهگذر مبند
سايه حضورت كافيست
تا
طوفاني كند درياي ترديدش را
تو همان افق هستي كه نور مي بارد
و او نشسته در شب تشنه
فاصله بين ترديد و بي گدار كوتاه است
هوش دار
نظرات شما عزیزان: